بینا

نوشته‌های گاه و بیگاه امیررضا بینا

بینا

نوشته‌های گاه و بیگاه امیررضا بینا

آیینه‌های قاجاری

يكشنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۲۴ ب.ظ

از دو سه هفته پیش چند تا از شاگردامو که خیلی از کمی وقت و فرصت شکایت می‌کردن، دعوت کردم به تمرین شعرهای یک‌ساعته. خودم به عنوان آدمی که هفت روز هفته کار می‌کنم، فرصت زیادی ندارم اما این زمان اندکو تو روزای فرد پیدا کردم که با مترو باید برم سر کار. از این به بعد سعی می‌کنم اگه فرصتشو پیدا کردم، اینجا با تگ #متروشعر منتشرشون کنم؛


مثل آیینه‌های قاجاری

طعم یک بغض تازه را داری؛

بغض مردی که درد خواهد برد٬

بغض مردی دچار ناچاری.

بغض گاهی شرور و شیرین است

مثل خرما پس از عزاداری.

عاقبت بغض، مرگ محتومی‌ست

از تن گرم ماجرا جاری،

و من اندیشه‌های مغشوشِ

کودکی غرق در طلاکاری

که به پایان خویش زل زده‌است

توی آیینه‌های قاجاری…



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۲/۱۰
امیررضا بینا

شعر

متروشعر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی